منبع :افلاکیان(خاطرات شهدای دانش آموز کردستان)
شب بیستم بهمن ماه سال یکهزار و سیصد و شصت و چهار فرمان آغاز عملیات والفجر 8 از قرارگاه خاتم الانبیاء به خطوط مقدم ابلاغ شد ، تیپ همیشه پیروز الغدیر با 5 گروهان رزمی و 2 گروهان غواصی به دشمن بعثی هجوم برد . شهید یوسفیان در یکی از گروهانهای غواصی بود ، ساعت 9 شب گروهانهای غواص ، خودشان را به امواج توفنده ی اروند سپردند تا خود را به پشت سنگرهای دشمن برسانند . منوچهر از پشت ، دشمن را تار و مار کرد و حلقه اتصال این گروهان را با گروهان دیگر برقرار نمود ولی گلوله ای به شانه چپ او اصابت کرد . زخمش به شدت خونریزی داشت . در این حال متوجه شدیم یکی از تیربارهای دشمن با حجم زیادی از آتش راه پیشروی بچه ها را سد کرده است و تعداد زیادی به شهادت رسیده اند ، شهید یوسفیان مهیا شد تا تیربار دشمن را خاموش کند . همرزمان از او خواستند برای مداوا به عقب برگردد و تحت درمان قرار گیرد اما ایشان نپذیرفتند و گفتند : من برای چنین روزی این همه آموزش دیده ام ، حالا وقت استفاده از آن است . در حالی که زخمش سخت خونریزی داشت به طرف تیربار دشمن راه افتاد ، مدت زمان طول نکشید که تیربار دشمن خاموش شد و رزمندگان از آتش آن خلاص شدند .
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت